هاشمی بهرمانی چگونه نفر اول خبرگان تهران شد؟!
بنام پروردگار هستی بخش
هاشمی بهرمانی چگونه نفر اول خبرگان تهران شد؟!
پس از انتشار اسامی برگزیدگان پنجمین انتخابات خبرگان در تهران و دیدن نام اكبر هاشمی بهرمانی در صدر منتخبین تهران ناخودآگاه این سوال در ذهنم نقش بست كه آیا مردم فراموشكار شدهاند یا هاشمی بهرمانی سیاستورزی كرده است؟!
اكبر هاشمی بهرمانی مرداد 1376 در پایان دوران ریاست جمهوری اش، پاستور را با ناآرامیهای اجتماعی و انبوهی از مطالبات و نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مردم ترك كرد و شعار پر جاذبه «اصلاحات در وضع موجود» با ایجاد موجی اجتماعی و سیاسی توانست آرائ مردم را به شدت جذب خود كند.
دو سال بعد و در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی كه توسط دولت موسوم به اصلاحات برگزار شد، وقتی اكبر هاشمی بهرمانی با تقلبهای مجریان و بی اعتنایی مردم تهران مواجه شد و تركیب مجلس را آماده برای ریاستش ندید از كاندیداتوری انصراف داد و اولین شكست خود را تجربه كرد. پس از آن و در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، بار دیگر اكبر هاشمی بهرمانی در كشور با بی اقبالی مردم مواجه شد و شكستی دیگر را آزمود. در سال 1388 نیز كاندیدای مورد حمایت اكبر هاشمی بهرمانی نتوانست آرای مردم را جلب كند و ماجرای مناظره دكتر محمود احمدی نژاد و مهندس میرحسین موسوی جبههبندی حقیقی انتخابات را روشن ساخت كه منجر به رو در رویی علنی اكبر هاشمی بهرمانی با رهبر معظم انقلاب و نگارش نامه معروف بدون سلام شد.
شكستهای اكبر هاشمی بهرمانی در انتخاباتهای مذكور مانع از كاندیداتوری مجدد وی برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نشد لكن با رد صلاحیت وی توسط شورای نگهبان نتوانست میزان محبوبیت خود را در ترازوی مردمی بسنجد ولی اشتیاق خود را برای حضور در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان از دست نداد هر چند برای شركت در این انتخابات با چالشهای متعددی روبرو بود:
نارضایتی تاریخی مردم از دوران ریاست جمهوری اش، تخریب چهره وی توسط هر دو جریان قالب سیاسی كشور، عدم اقبال عمومی در انتخاباتهای قبلی، محكومیت فرزندش مهدی به دلیل جرائم امنیتی و اقتصادی و به زندان رفتن وی در سال انتخابات، تندرویهای فرزندش فائزه، انتساب وی و خانواده اش به طبقه سرمایهداران و اشراف، و ...
هر یك از این چالشها به تنهایی میتوانست مانع موفقیت یك كاندیدا در یك انتخابات گردد اما اكبر هاشمی بهرمانی نشان داده است یك سیاستمدار با تجربه و زیرك است و چون برای ادامه حیات سیاسی خود میبایست وارد مجلس خبرگان پنجم میشد پس برنامهای جامع و دقیق طراحی كرد:
- نزدیكی بیش از پیش به سران جریان موسوم به اصلاحات جهت ائتلاف و همگرایی و بهرهگیری از آرائ این جریان با توجه به تجربه موفق این همگرایی در انتخاباتهای ریاست جمهوری دهم و یازدهم
- افزایش دیدارهای عمومی و سخنرانیها و تخریب و تخطئه مستمر دولتهای نهم و دهم با هدف انحراف افكار عمومی از دوران ریاست جمهوری خودش
- به چالش كشیدن مواضع رهبری در عرصه سیاست خارجی با نقل خاطرات نانشنیده از حضرت امام خمینی(ره)
- فعال كردن رسانههای متعدد مكتوب و مجازی برای مدح و تمجید از شخصیت و توانمندی اكبر هاشمی بهرمانی
- نزدیكی بیش از پیش به بیت مكرم حضرت امام خمینی(ره) بویژه جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی و علامه نامیدن ایشان جهت كسب اعتبار و وجیه شدن در افكار عمومی
- سكوت در مقابل حكم فرزندش مهدی ولی مظلوم نمایی در مراسم بدرقهاش به زندان و انتشار ویدئوی آن در رسانهها
- طرح مكرر موضوع شورای رهبری در رسانهها با هدف متمایز شدن و جلب نظر اقشاری از مردم
- فرستادن فائزه به آمریكا و دور كردن وی از فضای رسانهای كشور و در عین حال ایجاد شائبه در دست داشتن كلید رابطه با آمریكا
- ترغیب جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی برای كاندیداتوری در مجلس خبرگان بمنظور بهرهگیری از محبوبیت ایشان بدین ترتیب كه اگر تأیید صلاحیت شد در لیستی مشترك قرار گیرند و اگر رد صلاحیت شد با سخنرانی و جبههگیری از این فرصت به نفع خود استفاده كند و دیدیم كه پس از رد صلاحیت آن بزرگوار، اكبر هاشمی بهرمانی در سخنرانی روز 12 بهمن در فرودگاه مهرآباد با حمله شدید و بی سابقه به شورای نگهبان، از فرصت پدید آمده نهایت استفاده را كرد و به نام احترام به بیت معظم حضرت امام خمینی(ره) برای خود اعتباری ویژه كسب كرد.
- به میدان آوردن رئیس دولت موسوم به اصلاحات و استفاده از تمام ظرفیت جریان تجدیدنظر طلب
- و نهایتا، ایجاد فضای دو قطبی در كشور برای انتخابات مجلس خبرگان و ارائه لیست انتخاباتی مجزا و بهرهگیری از عدم اقبال مردم تهران به برخی چهرههای لیست جامعه مدرسین كه طی یكسال گذشته به شدت تخریب شده بودند.
این سیاستورزی اكبر هاشمی بهرمانی و منتقد نمایاندن خود نسبت به نهادهای مختلف كشور موجب شد تا بخشی از مردم تهران كه از عملكرد ضعیف طیف موسوم به اصولگرایان ناراضی بودند به پای صندوقهای رأی بیایند و با رأی به لیست اكبر هاشمی بهرمانی، پیروزی وی در انتخابات خبرگان پنجم در تهران را رقم بزنند و بدین ترتیب اكبر هاشمی بهرمانی توانست بار دیگر خود را به عنوان چهره اصلی جریان متمایل به اصول اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مدرن مطرح كند و در مقابل، جریان متمایل به اصول اقتصادی و سیاسی و فرهنگی سنتی و محافظهكار نشان داد نه توان چنین سیاستورزی را دارد و نه چهرهای برای هماوردی.
جریان عدالتخواه و انقلابی نیز با سكوت دو ساله در مقابل همه تخریبها و عدم ارائه لیست انتخاباتی مستقل و عدم حمایت از لیستهای مختلف ارائه شده، همچنان رقیبی جدی برای اكبرهاشمی بهرمانی و ساختار اقتصادی-سیاسی-فرهنگی ایجاد شده توسط وی میباشد؛ نكتهای كه وی و اطرافیانش بخوبی بدان واقفند!
والعاقبة للمتقین
محمد مهدی پوینده
..برچسب ها:
اکبر هاشمی بهرمانی ،
انقلاب اسلامی ،
انتخابات ،
مجلس شورای اسلامی ،
مجلس خبرگان رهبری ،
دکتر احمدی نژاد ،
سید حسن خمینی ،
مهدی طحانیان و محمد جواد ظریف
بنام خداوند جان و خرد
مهدی طحانیان و محمد جواد ظریف
امروز که مصاحبه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با شبکه یورو نیوز (euronews) را دیدم ناگاه به یاد نوجوان غیور و انقلابی و رزمنده ای افتادم که در خط مقدم نبرد با دشمن و هنگام دفاع از ارزشها و کیان کشورش اسیر شده بود اما با رشادت و شجاعت به اعتقادات و باورهای خود پایبند بود و در بیرون از مرزهای کشورش نیز حاضر به مصاحبه با خبرنگار زن بی حجاب نشد و همین پایمردی او موجب شد تا خبرنگار بی حجاب برای گرفتن مصاحبه مجبور به رعایت حجاب شود. (+)

ایکاش دکتر ظریف که اکنون در خط مقدم نبرد با دشمن در جبهه دیپلماسی است نیز همچون «مهدی طحانیان» غیرت می ورزید و ریحانه مظاهری، خبرنگار بی حجاب یورونیوز را وادار به رعایت حجاب می کرد!

والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده.
.
.
برچسب ها:
محمد جواد ظریف ،
مهدی طحانیان ،
خبرنگار ،
بی حجاب ،
یورونیوز ،
عصر انتظار ،
مصاحبه ،
دست برتر ایران در مذاكرات هستهای چیست؟
بنام پروردگار بی همتا
دست برتر ایران در مذاكرات هستهای چیست؟
در مذاكرات سیاسی، طرفین با تكیه بر توانمندیها و برتریهای خود به طرف مقابل فشار آورده تا نتیجه مطلوب خود را كسب كنند. در مذاكرات هستهای ایران با 1+5 ، طرف غربی با تكیه بر ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی خود ضمن هجمه رسانهای شدید و قرار دادن ایران در انزوای سیاسی و تحریمهای اقتصادی شدید و صدور قطعنامههای متعدد در شورای امنیت، دائما ایران را تهدید به اقدام نظامی میكند.حال اگر تیم مذاكره كننده و دولت یازدهم، توانمندیها و برتریهای ایران را نشناسد در این مذاكرات مقهور و مغلوب خواهد شد. بنظر نگارنده موارد زیر برتریهای عمده ایران در مذاكرات هستهای میباشند:
- پشتوانه مردمی نظام و حضور مردم در صحنههای انتخابات و راهپیمایی ها علیرغم مشكلات اقتصادی و سیاسی موجود
- حمایتهای بی شائبه و بیسابقه رهبری از تیم مذاكره كنندهی دولتی تا جایی كه علیرغم خوشبین نبودن به نتیجه مذاكرات، سال 94 را «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامیدند هرچند تأكید فرمودند كه چك سفید امضا به دولت ندادهاند.
- دستیابی به فناوری بومی هستهای و غنی سازی صنعتی تا 20% كه در دولت قبل عملی شد. دستیابی ایران به دانش طراحی و ساخت سانتریفیوژ و رآكتور آب سنگین موجب عقبنشینی غرب از برچیده شدن سایتهای هستهای و رضایت به غنیسازی در ایران شده است.
- موقعیت ژئوپلتیك و توانمندیهای نظامی و موشكی ایران در منطقه
- نفوذ ایران در كشورهای منطقه خصوصا عراق و سوریه
چنانچه تیم مذاكره كنندهی دولتی به موارد فوق اعتقاد و باور عمیق داشته باشد و به طور صحیح مورد استفاده قرار دهد، دست برتر مذاكرات را خواهد داشت و طرف مقابل مجبور به دادن امتیازات قانونی مورد نظر جمهوری اسلامی میشود ولی متأسفانه از اظهارنظرهای دولتمردان بنظر میرسد دولت یا اعتقادی به این برتریها ندارد و یا از آنها استفاده نمیكند و در عوض با بزرگنمایی مشكلات بوجود آمده توسط غرب (بدون درنظر گرفتن سوء مدیریتهای داخلی) و جدی گرفتن غلوآمیز برتریهای طرف مقابل، از گرفتن امتیازات بحق خود كوتاه آمده است آن هم در شرایطی كه 1+5 در مذاكرات پیشین حاضر به پذیرفتن حقوقی بیشتر برای ایران شده بود.معتقدم دولت باید بیش از گذشته به توان داخلی تكیه كرده و نهایت بهرهبرداری را از نقاط قوت فوق نماید.
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده
..برچسب ها:
مذاکرات هسته ای ،
بیانیه لوزان ،
دولت یازدهم ،
توان داخلی ،
اقتصاد مقاومتی ،
تحریم ها ،
عصر انتظار ،
منظومه فكری دولت یازدهم در مذاكرات هستهای
بنام خداوند بخشنده و مهربان
منظومه فكری دولت یازدهم در مذاكرات هستهای
دولت در عرصه داخلی با دو مشكل عمده «بحران مقبولیت» و «بحرانهای اقتصادی» مواجه است و تمام توان دولت روی غلبه بر این دو مشكل متمركز میباشد.آرای ضعیف دولت در انتخابات و عدم همراهی بخش وسیعی از جامعه با سیاستهای دولت یكی از نگرانیهای اصلی دولت است. عدم توفیق دولت در تحقق وعدههای انتخاباتی خصوصا وعده بهبود وضعیت معیشتی مردم و رونق كسب و كار موجب كاهش محبوبیت دولت شده است. اقدامات عمدتا اصلاحطلبانه دولت در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز از یك سو موجب جلب نظر طیفی از مردم حامی جریان موسوم به اصلاحات شده و متقابلا موجب مخالفت طیف دیگر شده است. اظهارنظرها و سخنرانیهای تند رئیس جمهور و معاونان و وزرا نیز واكنشهای اجتماعی منفی و افت حامیان دولت را در پی داشته است.بحرانهای اقتصادی نیز عمدتا ناشی از «سوء مدیریت» و «كاهش درآمدهای دولت از محل فروش نفت» میباشد. دولت به عنوان بزرگترین بنگاه اقتصادی كشور كه در بسیاری از حوزه های اقتصادی انحصار را در اختیار دارد و پروژه های عمرانی و توسعه كشور را هدایت میكند، به دلیل «تحریمهای فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی» و «تحریمهای بانكی» و «كاهش قیمت نفت» با افت شدید درآمدها مواجه است كه نتیجه آن توقف پروژههای عمرانی، كاهش تولید داخل، افزایش قیمتها، افزایش واردات كالاهای مصرفی، بیكاری و به طور خلاصه «ركود اقتصادی» میباشد و ناتوانی دولت در غلبه بر ركود علاوه بر تضعیف نظام و بروز آسیبهای اجتماعی فراوان، سبب ریزش حامیان و شكست دولت و تفكر اصلاحطلب و كارگزاران در انتخاباتهای آینده خواهد شد.با شرح دو مشكل عمدهی فوق، دولت دو راه پیش رو دارد:1ـ تلاش جهت رفع تحریمهای مذكور به منظور بازیابی درآمدهای دولت و صرف این درآمدها در بهبود وضعیت اقتصادی و توسعه صنعتی و عمرانی كشور2ـ قطع وابستگی اقتصاد كشور به درآمدهای حاصل از فروش نفت، تكیه بر ظرفیتهای داخلی كشور و جلوگیری از سو مدیریتها و در یك كلام پذیرفتن و اجرای اصول «اقتصاد مقاومتی»دولت به دلیل گرایشهای كارگزارانی عملا راه اول را میپوید تا از رهاورد حل پرونده هستهای ایران و رفع تحریمها، در زمان باقیمانده بتواند با دلارهای رفع توقیف شده جهشی در اقتصاد كشور بوجود آورد و با ثبت همزمان افتخار «حل پرونده هستهای» و «حل مشكلات اقتصادی» بنام خود و سیستم فكر و مدیریتی كارگزارانی، نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری دوازدهم را به نفع خود تمام كند.دولت یازدهم معتقد است راه پیشرفت كشور از كانال تكنولوژی غربی و روابط اقتصادی با غرب میگذرد و تنها راه پیشرفت اقتصاد، تبعیت از اصول اقتصاد سرمایهداری غربی است و به دلیل پیشرفتهای اقتصادی، صنعتی و نظامی آمریكا و اروپا مقابله با غرب امكان پذیر نیست و باید در نظام سیاسی و اقتصادی آمریكا و اروپا هضم شد.بدین ترتیب دولت میكوشد با عادی سازی روابط با آمریكا و اروپا، حتی به قیمت تعطیل شدن موقت صنعت بومی هستهای، امكان پیشرفت كشور را به زعم خود فراهم سازد هرچند كه ناچار است جهت حفظ همبستگی ملی و جلب حمایت مردم، حدودی را در مذاكرات رعایت كرده و حداقلهایی (مثلا 5000 سانتریفیوژ و غنی سازی در حد 3 درصد) را حفظ كند.اشكال این تفكر نادیده گرفتن خصومت غرب با اصل و موجودیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان یك مدل جدید حاكمیتی در جهان است چنانكه علاوه بر پرونده هستهای ایران، بهانههای دیگری نظیر «حمایت از تروریسم و سازمانهای مقاومت اسلامی» ، «نقض حقوق بشر» و «تسلیحات موشكی» علیه جمهوری اسلامی ایران در مجامع بینالمللی مطرح است و اكثر تحریمهای وضع شده علیه ایران نیز چند منظوره هستند و در صورت حل پرونده هستهای این موارد مستمسك و دستاویز غرب برای استمرار تحریمها و تحت فشار گذاشتن ایران خواهند بود از همین روی معتقدم تنها راه پیشرفت و توسعه كشور، تكیه بر توان داخلی و اجرای اصول «اقتصاد مقاومتی» و قطع وابستگی به درآمدهای نفتی میباشد.
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده
..برچسب ها:
منظومه فکری دولت یازدهم ،
بیانیه لوزان ،
اقتصاد مقاومتی ،
تحریم ها ،
مذاکرات هسته ای ،
انتخابات ،
بحران های دولت یازدهم ،
درباره بیانیه لوزان
بنام پروردگار هستی بخش
درباره بیانیه لوزان
نتیجه چندین ماه مذاکرات هسته ای فشرده در دولت یازدهم صدور بیانه لوزان بود که به دلیل متن های متعدد و متناقض منتشر شده از طرفین مذاکره دارای ابهامات فراوان است و هرچند به دلیل بی صداقتی طرف های غربی باید به اظهارات مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران باور داشته باشیم اما «سیاست ها و تفکرات دولت یازدهم در عرصه های داخلی و خارجی» از یک سو و فریبکاری و سوابق طرف آمریکایی از سوی دیگر باعث نگرانی های فراوانی در داخل کشور شده است.اینجانب ضمن تشکر از تلاش های دیپلماتیک صورت گرفته در دولت یازدهم در خصوص پرونده هسته ای و سپاس از زحمات تیم مذاکره کننده هسته ای به سرپرستی جناب آقای دکتر ظریف، معتقدم جهت نقد بیانیه لوزان ابتدا می بایست «منظومه فکری دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای» و «دست برتر ایران در مذاکرات هستهای» و «دلایل کوتاه آمدن جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای» را شناخت و سپس مفاد بیانیه لوزان و توافق هسته ای آتی را مورد نقد و بررسی قرار داد. از همین روی در نوشتارهای آتی به این موضوعات خواهم پرداخت.
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده
..برچسب ها:
دولت یازدهم ،
مذاکرات هسته ای ،
بیانیه لوزان ،
استراتژی دولت یازدهم ،
دکتر محمد جواد ظریف ،
عصر انتظار ،
منظومه فکری دولت یازدهم ،
درباره افاضات یک شبه روشنفکر
بنام خداوند بخشنده و مهربان
درباره افاضات یک شبه روشنفکر
بعضی ها دوست دارن حرفایی بزنن که کسی نگفته
بعضی ها عاشق خودنمایی هستن
بعضی ها دوست ندارن زیر سایه بزرگی و عظمت و شخصیت والای پدرشون باقی بمانن
بعضی ها برای مطرح شدن و سر زبانها بودن حاضرن هر هزینه ای بکنن
اینها مشکلات درونی بعضی ها است ولی عرض می کنم بعضی ها باید بدونن که با این حرفها و با این کارها جایی در دلهای بیدار و آگاه بدست نخواهند آورد!
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده.
..برچسب ها:
فتنه 88 ،
سران فتنه ،
شبه روشنفکر ،
بصیرت ،
دشمن شناسی ،
عصر انتظار ،
محمد مهدی پوینده ،
چرا در راهپیمایی روز قدس شرکت می کنم؟
بنام پروردگار قادر و بیهمتا
چرا در راهپیمایی روز قدس شرکت می کنم؟
روز قدس، خروش مسلمانان جهان علیه صهیونیسم و پاسداشت قدس عزیز و حمایت و جانبداری از یک مسأله اساسی و مهم دنیای اسلام است و راهپیمایی این روز فقط یک راهپیمایی نیست بلکه خونی است که در این روز در رگهای امت اسلامی می دود و علیرغم کسانی که می خواهند مسأله فلسطین و ملت فلسطین به دست فراموشی سپرده شود این مسأله را روز به روز زنده تر می کند (۲) کما اینکه هر ساله این راهپیمایی در اقصی نقاط جهان گسترده تر و با شکوه تر می شود و عمل غاصبانه گرگ های درنده صهیونیست و حامیان بین المللی آنها را محکوم می نماید.(۳)
اما این روزها بارها می شنویم که این راهپیمایی و شعار دادن ها چه ضرورتی داشته و چه اثری دارد؟! پاسخ این سؤال ساده است؛ حضرت امیر المؤمنین علی(ع) در وصیتنامه خود خطاب به فرزندان بزرگوارشان می فرمایند: «والله الله فی الجهاد بأموالکم و أنفسکم و ألسنتکم فی سبیل الله » (٤) خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا؛ و حضور در راهپیمایی روز قدس و سر دادن شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» همان جهاد با زبان است. همچنین مولای متقیان حضرت علی(ع) می فرمایند: «و کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» (۵) و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید؛ و این اعلام همگانی انزجار از جنایت ددمنشانه رژیم صهیونیستی در روز قدس کمترین حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مردم داغدار غزه می باشد.
از همین روی و بر خلاف برخی ادعا ها و تبلیغات، طرح مسئلهى فلسطین براى جمهورى اسلامى یك امر تاكتیكى نیست؛ بلکه از اعتقاد اسلامى ما ناشى می شود. وظیفهى ماست كه این كشور اسلامى را از سلطه و چنگ قدرت غاصب و پشتیبان هاى بینالمللىاش در بیاوریم و به دست مردم فلسطین بسپاریم؛ این وظیفهى دینى همهى مسلمانها و دولت های اسلامی است. نباید این قضیه حیاتی دنیای اسلام را در بازىهاى سیاسى، در بدهبستان هاى سیاسى و احیاناً خائنانه قرار دهند. (٦) روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم(ص) است.(۷) و البته روز قدس، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملتهایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند.(۸)
بدون تردید حضور گسترده مردم جهان بویژه مسلمانان در راهپیمایی روز قدس و ایستادگی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی لازم برای تکمیل مقاومت مردم فلسطین در برابر رژیم کودک کش و وحشی صهیونیستی را فراهم کرده و موجب عقب نشینی و شکست تهاجم آن رژیم نژادپرست خواهد شد هر چند مسأله فلسطین علاجى ندارد جز از بین رفتن این رژیم یعنی «اسرائیل باید از بین برود» (۹) یعنى این رژیم وحشى و گرگصفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بىرحمى و سنگدلى با مردم رفتار بکند و آدمکشى و کودککشى و حملهى به مناطق مسکونی و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست و ناگفته پیداست که از بین رفتن رژیم صهیونیستى هم بههیچوجه به معناى قتلعام کردن مردم یهودى در آن منطقه نیست (۱٠) بلکه رژیم سفاک صهیونیستی باید نابود شود.

ان شاءالله فردا مردم قهرمان و آزاده ایران اسلامی به عنوان متولّیان روز قدس (۱۱) حضوری غیرتمندانه خواهند داشت و اینجانب نیز قطره ای در دریای بیکران عظمت و شکوه و افتخار ملت سرافراز ایران خواهم بود.
پی نوشت:
۱. روز قدس اولین بار در روز سه شنبه ۱6 مرداد ۱۳۵۸ طی بیانیه ای از سوی حضرت امام خمینی(ره) به عنوان روز قدس نامگذاری شد و اولین راهپیمایی روز قدس نیز در ۲٦ مرداد همان سال در ایران, سوریه, لبنان و ترکیه برگزار گردید. صحیفه امام خمینی(ره) جلد ۹
۲. بیانات رهبر معظم انقلاب http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=9665
۳. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=10959
٤. نهج البلاغه، نامه ٤۷، ترجمه استاد دشتی
۵. همان
٦. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=9635
۷. صحیفه امام، جلد ۹، صفحهٔ ۲۷۸
۸. صحیفه امام، جلد ۹، صفحهٔ ۲۷٦
۹. صحیفهى امام، ج ۱۵، ص۱۳۰
۱٠. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=12118
۱۱. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1556
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد مهدی پوینده
.
برچسب ها:
فلسطین ،
روز قدس ،
وصیتنامه امیر المؤمنین امام علی (ع) ،
نامه 47 ،
نهج البلاغه ،
امام خمینی(ره) ،
مقام معظم رهبری ،